مثل ستاره در سایه سار صبح پا به پای رفتن و نرفتنم مثل ابر که میل به بارش دارد مثل گل که تشبیه عطر آشنایی است ما هم رها شدیم که این خود اتفاق است آن لحظه ی سر زدن از خویش! چه بی چراغ و به ناروا،راه بر عبور علاقه می بندند بگو به باد که ما با آفتاب زاده شده ایم و با آفتاب طلوع خواهیم کرد...
نوشته شده توسط : مجید |
سه شنبه 87 مرداد 15 ساعت 2:16 عصر
|
|
نظر بدید تعداد نظرات
|
ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
|