بیا،ولی حالا زود است...!! خدا این همه جمعه آفریده، حالا چرا این یکی؟ چرا این هفته؟ من...من هنوز آماده نیستم. آقا جان بیا و کرمی کن و این هفته به جوانیمان رحم کن و دندان صبرت را بر جگر بگذار(اگر جگری باقی مانده...). هفته ی دیگر،هفته ی دیگر بهتر است ها...امتحاناتمان را هم داده ایم. البته پروژه ها هم هست راستی... اگر 2هفته ی دیگر بیایی که دیگر خیلی عالی است. گرچه آن موقع هم... فدایت شوم آقا،ماه بعد بسیار زمان مناسبی است. راستی یادم نبود، ماه بعد هم... آقا جان من می گویم اصلا امسال ظهور شگون ندارد،بگذار سال بعد بیا، تازه اون موقع کلی فرصت داریم که آماده شویم، آخر می دانی چیست، ما هنوز از ویژگی های منتظران فقط نام آن را یدک می کشیم،شناخت، خودسازی، دیگرسازی، استقامت، آمادگی نظامی(!)،ادای حقوق...کسب این ها خب به هر حال طول می کشد. آقا،گر صبر کنی ز غوره حلوا سازیم! شما یکی دو سالی،سه چهار سالی صبر کن، آماده که شدیم چاکرت هم هستیم،آنقدر دعای فرج می خوانیم که خدا را هم خسته کنیم. ولی حالا می دانی آقا زود است، هنوز جهان آماده نیست، هنوز از شدت ظلم در حال انفجار نیست،حالا شاید چهارتا انفجار و موشک باران هم در فلسطینی،عراقی،جایی می شود و 400-300 تا کشته می دهد و هزاران خانواده را داغدار می کند،خب دنیاست دیگر،مرگ و میر دارد. شاید سر سوزنی عدالت در جهان نیست،ولی بی خیال آقا جان، غصه اش را هم نخور،ارزش ندارد.شما مانند جدت نباش: "عزیزعلیه ما عنتم1" آقا جان شنیده ایم که وقتی بیایی جلوی چشمانت را خون گرفته و می خواهی ما را به جرم گناهکاری بکشی(!!!)، آن که گفته اند "جزاء السیئة سیئه مثلها" هم لابد کشک است دیگر... آقا من اصلا یک پیشنهاد دیگر دارم،هزار و دویست و خرده ای سال است که غایب بودید، یک هزار و دویست سال دیگر هم صبر کنید، شاید جامعه ی مسلمین تا آن زمان به خود بیاید و آماده شود. ما الان کلی کار و زندگی داریم،برای ظهورت وقت نداریم. اصلا آقا اگر الان ظهور کنید تکلیف تکلیف دانشگاهمان چه می شود؟ تکلیف کارمان؟ تکلیف زندگیمان؟ تکلیف... آقا جان تو را به جان من اگر هم خواستی بیایی عید و تابستان نیا، آخر می دانی زمان تفریحمان است. این تن بمیرد دور زمستان را هم به کل خط بکش که هوا بس نا جوانمردانه سرد است و اصلا نمی توان جنگید، آخر ما ناسلامتی سپاه شما هستیم،خب کمی هم به فکر ما باشید(!!!) فدایت شوم،می خواهی اصلا نیایی؟؟..... آقا جان راستی تا یادم نرفته...،راستش من این ترم خیلی برنامه ام سنگین است، پروژه، امتحان، مقاله، کنکور، ارائه... آقا جان برایم دعا می کنی؟ دعا می کنی درسهایم را پاس کنم؟آقا جان برادرم مبتلا به یک بیماری لاعلاج شده، تو را به جان هرکه دوست داری شفایش بده، اگر شفایش بدهی تا عمر دارم چهارشنبه ها می آیم جمکران(!!!). آقا جان ای کاش ما هم از آن بچه مایه دارها بودیم که تا اراده می کنند، 3تا لپ تاپ جور واجور جلویشان پارک می شود، دعا می کنی که وضع ما هم خوب شود؟ آقا جان حالا ظهور نکردی هم نکردی،ولی نکند دعاهایمان را فراموش کنی...!!! سرباز و منتظر همیشگی ات...!!! 1.آیه 128 سوره توبه:قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او سخت است شما در رنج بیفتید، به هدایت شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز و مهربان است.
نوشته شده توسط : آسمانی |
چهارشنبه 88 اردیبهشت 9 ساعت 11:0 صبح
|
|
نظر بدید تعداد نظرات
|
ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
|