سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه خدای سبحان را یاد کند، خداوند دلش را زنده و عقل و خردش را روشن کند . [امام علی علیه السلام]

در انتظار موعد رفتن نشسته ایم                       ما این جماعتی که ز خود نیز خسته ایم

انگار یک نفر،نه به پاها،به قلب ها                   قفلی گران زده است که راحت نشسته ایم

بر آن حقیقت ازلی،لطف بی دریغ                    گر دل نبسته ایم،چرا دیده بسته ایم؟

گفتیم:"دلشکسته ایم،بیا،زودتر بیا"                   غافل کزین دروغ،دلش را شکسته ایم...



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  دوشنبه 88 اردیبهشت 28  ساعت 5:58 عصر 

خلاصه بحث های معرفتی پیرامون زیارت آل یاسین-قسمت دوم

 فراز اول‏زیارت

سَلاَمٌ عَلَى آلِ یس السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ‏

سلام بر آل یاسین سلام بر تو اى دعوت کننده خلق بسوى خدا و مظهر آیات الهى و مرآت صفات ربانى،سلام بر تو اى درگاه خدا و حاکم و حافظ دین خدا

السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ‏

سلام بر تو اى خلیفة الله و نصرت بخشنده دین خدا،سلام بر تو اى حجت خدا و راهنماى بندگان به مقاصد الهیت

السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ

سلام ما بر تو اى تلاوت کننده کتاب خدا و مفسر آن

از منظر امامت: امام با بیان اوصاف ذاتی خود قصد تسخیر ذات ذائر را دارد

از منظر زائر:زار مشمول هدایت باطنی امام قرار گرفته و فقط با«قلب سلیم» آنها را دریافت می کند.

ü      دلیل شروع زیارت با سلام بر«آل یاسین» این است که حضرت چکیده و عصاره ی فضائل اهل بیت هستند و با سلام بر ایشان به کل«آل یاسین» سلام شده است.

ü      اسم جلاله ی« الله» برترین اسم خداوند است و اگر کسی مظهر این اسم باشد،مظهر تمام اسما و کمالات الهی است و اهل بیت مظهر اسم « الله» هستند.

ü      «دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ»: زائر با سلام خود نسبت به دَاعِیَ اللَّهِ دعوت او و قرآن را لبیک می گوید و پس از آن خود را تحت تربیت او قرار می دهد.

ü      «بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ»: حضرت به منزله ی دالان ورودی اسم« الله» است و چون تجسم عینی دین خداست،لذا در خصوص اخلاق،عقیده و عمل که مجموعا دین را تشکیل می دهند حاکم و قاضی است و به هر شک و تردید و نزاعی فیصله می دهد.

ü      «خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ»: خلافت به معنای «آیینه بودن» و «مظهریت» است.یعنی خلیفه ی تام خدا مظهر تمام اسما و صفات الهی است،اما این همه را نه به صورت مستقل بلکه به نحو بالعرض دارد.

ü      «حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ»: بزرگترین حجت خدا،امام معصوم است و مظهر اسم« الله» با تمام وجود خود از خواست و اراده ی الهی خبر می دهد.

«تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ»: فرق تالی با قاری کتاب قرآن این است که تالی علاوه بر خواندن کتاب،به آن عمل هم می کند،به همین دلیل حضرت«تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ» است و نه قاری. حضرت به عنوان خلیفه و جانشین خدا،تنها کسی است که می تواند آیات الهی را به صورت کامل و صحیح تفسیر کرده و پرده از حقایق پنهان آن بردارند

ادامه‏دارد...



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  سه شنبه 88 اردیبهشت 22  ساعت 4:23 عصر 

برای آمدنت انتظار کافی نیست

دعا و اشک و دلی بی قرار کافی نیست

چنان که یخ زده ایمان من اگر هر روز

هزار بار بیاید بهار کافی نیست

تمام هرچه شراب است غیر چشمانت

برای مستی چشمی خمار کافی نیست

به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند

برای کشتن حلاج ، دار کافی نیست

خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی

دعای این همه شب زنده دار کافی نیست



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  یکشنبه 88 اردیبهشت 20  ساعت 8:12 عصر 

خلاصه بحث های معرفتی پیرامون زیارت آل یاسین-قسمت اول

مقدمه

ü      اهمیت زیارت؛حضرت محمد(ص) می فرمایند:هرکس من یا یکی از فرزندانم را زیارت نماید روز قیامت او را زیارت می کنم و او را از گرفتاری های قیامت نجات می دهم.

ü      زیارت اهل بیت(ع) در حیات و ممات از فضیلت یکسانی برخوردار است

ü      اهل بیت معصومین دو بعد«ملکی» و «ملکوتی» دارند که همه ی آنها در بعد ملکوتی واحد هستند و اختلافی ندارند و همگی«نور محمدیه» نام دارند.وضعیت مخصوص که برای زیارت هرکدام نقل شده،مربوط به جنبه ی «ملکی»آنهاست.

ü      انواع زیارت:

1-     ماثور: زیارتی که از زبان خود معصوم در مدح معصومی دیگر بیان شده

2-     غیر ماثور: زیارتی که برگرفته از احساسات زائر است.زیارت ماثور دو نوع اختصاصی و غیر اختصاصی دارد.

زیارت آل یاسین از زیارات ماثوره ایست که از زبان خود حضرت ولی عصر(عج) در معرفی اوصاف ایشان بیان شده است. حضرت می فرمایند:

هرکاه خواستید بوسیله ی ما به سوی خداوند تعالی و به سوی ما توجه کنید پس بگوئید چنان که خدای تعالی فرموده؛ سَلاَمٌ عَلَى آلِ یس...

ازین رو شناخت و معرفت پیرامون این زیارت که همانا معرفت نسبت به امام زمان(عج) است،از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. به همین منظور بر آن شدیم تا بررسی این زیارت نامه گامی دیگر در راستای شناخت ایشان برذاشته و بیشتر از پیش به ایشان نزدیک شویم، ان شاءالله

ü      زیارت«آل یاسین» بر پایه ی سلام بنا شده است.

ü      سلام مطلق،خداست و اهل بیت مظهر عینی «سلام» هستند.

ü      سلام 3معنا دارد:

1.       از ریشه ی «سلم» به معنای شدت موافقت(فقط وقتی صحت دارد که سلام کننده از حیث فعل و ذات و صفت خود کاملا با سلام شونده یکی گردد)

2.       درخواست سلامت(از طرف خدا برای سلام شونده)

3.       تکریم و احترام(معنای مجزای آن است)

ü      طبق روایات: «البادی بالسلام اولی بالله و برسوله » به این معنا که شروع کننده ی سلام به خدا و رسولش نزدیکتر است.برداشت می شود که بیشترین صواب سلام،به سلام کننده تعلق می گیرد.

        منتظر ادامه ی بحث باشید...



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  شنبه 88 اردیبهشت 19  ساعت 3:11 عصر 

به خاطر مادرت...

ای هم سخن شب های تار فاطمه،ای سنگ صبور،ای همدم و هم راز

آن لحظه که هیزم های کینه و انتقام پشت در خانه ی وحی آتش گرفت

لحظه ای که یک دامن گل یاس سپید برای همیشه کبود و نیلی شد

همان لحظه که غنچه ها با مسمار در چیده شد...

مادرت نام تو را صدا کرد، آخر آن روز دستان پدرت علی بسته بود !

ای وارث مظلومیت علی و فاطمه

ای منتقم خون حسین

ای سینه ی تپنده ی سالها غربت وانتظار

ای صاحب زمانی که در زمانه ی خود غریب و تنهایی...

درین روزگار تار که گرگ صفتان امان از مظلومان بریده اند، پیراهن یوسفمان را از که طلب کنیم؟! تا شفایی باشد برای چشمان نابینایمان.

آتش نفاق و عصیان همه ی جهان را به کام مرگ کشانده

بیا،بیا...نه به خاطر ما شیعیان رو سیاهت

به خاطر آن کودکی که کابوس های شوم بمب و خون و آتش حتی خواب هایش را بی خواب کرده

به خاطر مادری که نوگلش را در برابر چشمانش پرپر کردند

می بینی؟! قصه ی مادرت زهرا، قصه ی تازیانه،... هر روز بازسازی می شود تا فراموشمان نشود که این سیه دلان حتی به خاندان نبوت هم رحم نکردند چه برسد به...

قصه همان قصه است، فقط بازیگران دیو صفتش عوض شده اند، فقط ابزار شکنجه و خونریزی عوض شده است... اما بهانه همان بهانه ی قدیمی است، کارگردانش هنوز هم شیطان است.

مگر بالاتر از سیاهی رنگی هست؟!

مگر بدتر ازین هم می شود؟!

دیگر تاخیر برای چه؟انتظار تا کی؟

طعن رقیب تا کی؟

جدایی ات، تنهایی ات و غربتت تا کی؟

طولانی شدن غیبت،دشمنان مادرت را گستاخ تر از پیش کرده، اما این بار دیگر نمی توانند جنایت هایشان را کتمان کنند، همه ی دنیا میبیند...

اما افسوس! چه فایده؟ یا همه خوابند یا خود را به خواب زده اند!

همان کسانی که دیروز دستان پدرت علی(ع) را بستند، امروز- فرزندانشان - با سکوت خود بر دستان شیطان بوسه می زنند!

امروز دستان ما نیز بسته است و فریادرسی جز تو نداریم

ای تنها روزنه ی امید درین عصر ناامیدی،

کدامین افق را به نظاره بنشینیم ؟

کدامین جمعه را به آمدنت ستاره باران می کنی؟!

تنها به امید فردای سبزی که با آمدنت رقم خواهد خورد،زنده ایم

 و انتظارت تنها دلخوشی ما برای زندگی درین عصر تباهیست...

می دانیم اصلی ترین دلیل غیبت خود ماییم،رو سیاهیم، اما می خواهیم روسفید شویم، دیگر نمی خواهیم دلیل دلشکستگی ات باشیم...

از خدا بخواه یاریمان کند، تا همان بنده ی پاکی شویم که می خواهد

کمک کن تا همان شیعه ای شویم که لایق رهرویی شماست نه سر افکندگی تان

بیا...بیا...

بیا...به خاطر آن کودک،به خاطر آن مادر

به خاطر مادرت... بیا...

 

فاطمه زهرا



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  سه شنبه 88 اردیبهشت 15  ساعت 7:57 عصر 

بیا،ولی حالا زود است...!!

خدا این همه جمعه آفریده، حالا چرا این یکی؟ چرا این هفته؟ من...من هنوز آماده نیستم. آقا جان بیا و کرمی کن و این هفته به جوانیمان رحم کن و دندان صبرت را بر جگر بگذار(اگر جگری باقی مانده...). هفته ی دیگر،هفته ی دیگر بهتر است ها...امتحاناتمان را هم داده ایم. البته پروژه ها هم هست راستی... اگر 2هفته ی دیگر بیایی که دیگر خیلی عالی است. گرچه آن موقع هم... فدایت شوم آقا،ماه بعد بسیار زمان مناسبی است. راستی یادم نبود، ماه بعد هم... آقا جان من می گویم اصلا امسال ظهور شگون ندارد،بگذار سال بعد بیا، تازه اون موقع کلی فرصت داریم که آماده شویم، آخر می دانی چیست، ما هنوز از ویژگی های منتظران فقط نام آن را یدک می کشیم،شناخت، خودسازی، دیگرسازی، استقامت، آمادگی نظامی(!)،ادای حقوق...کسب این ها خب به هر حال طول می کشد. آقا،گر صبر کنی ز غوره حلوا سازیم! شما یکی دو سالی،سه چهار سالی صبر کن، آماده که شدیم چاکرت هم هستیم،آنقدر دعای فرج می خوانیم که خدا را هم خسته کنیم. ولی حالا می دانی آقا زود است، هنوز جهان آماده نیست، هنوز از شدت ظلم در حال انفجار نیست،حالا شاید چهارتا انفجار و موشک باران هم در فلسطینی،عراقی،جایی می شود و  400-300 تا کشته می دهد و هزاران خانواده را داغدار می کند،خب دنیاست دیگر،مرگ و میر دارد. شاید سر سوزنی عدالت در جهان نیست،ولی بی خیال آقا جان، غصه اش را هم نخور،ارزش ندارد.شما مانند جدت نباش: "عزیزعلیه ما عنتم1"

آقا جان شنیده ایم که وقتی بیایی جلوی چشمانت را خون گرفته و می خواهی ما را به جرم گناهکاری بکشی(!!!)، آن که گفته اند "جزاء السیئة‌ سیئه مثلها" هم لابد کشک است دیگر...

آقا من اصلا یک پیشنهاد دیگر دارم،هزار و دویست و خرده ای سال است که غایب بودید، یک هزار و دویست سال دیگر هم صبر کنید، شاید جامعه ی مسلمین تا آن زمان به خود بیاید و آماده شود. ما الان کلی کار و زندگی داریم،برای ظهورت وقت نداریم. اصلا آقا اگر الان ظهور کنید تکلیف تکلیف دانشگاهمان چه می شود؟ تکلیف کارمان؟ تکلیف زندگیمان؟ تکلیف... آقا جان تو را به جان من اگر هم خواستی بیایی عید و تابستان نیا، آخر می دانی زمان تفریحمان است. این تن بمیرد دور زمستان را هم به کل خط بکش که هوا بس نا جوانمردانه سرد است و اصلا نمی توان جنگید، آخر ما ناسلامتی سپاه شما هستیم،خب کمی هم به فکر ما باشید(!!!)

فدایت شوم،می خواهی اصلا نیایی؟؟..... آقا جان راستی تا یادم نرفته...،راستش من این ترم خیلی برنامه ام سنگین است، پروژه، امتحان، مقاله، کنکور، ارائه... آقا جان برایم دعا می کنی؟ دعا  می کنی درسهایم را پاس کنم؟آقا جان برادرم مبتلا به یک بیماری لاعلاج شده، تو را به جان هرکه دوست داری شفایش بده، اگر شفایش بدهی تا عمر دارم چهارشنبه ها می آیم جمکران(!!!). آقا جان ای کاش ما هم از آن بچه مایه دارها بودیم که تا اراده می کنند، 3تا لپ تاپ جور واجور جلویشان پارک می شود، دعا می کنی که وضع ما هم خوب شود؟

آقا جان حالا ظهور نکردی هم نکردی،ولی نکند دعاهایمان را فراموش کنی...!!!

 

سرباز و منتظر همیشگی ات...!!!

1.آیه 128 سوره توبه:قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او سخت است شما در رنج بیفتید، به هدایت شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز و مهربان است.

پر پرواز



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  چهارشنبه 88 اردیبهشت 9  ساعت 11:0 صبح 

مهدی(عج)نیمی شرقی و نیمی غربی

برای مهدی(عج)شرق و غرب جهان معنا ندارد و همه جای جهان خانه ی اوست،و بر سر راه او چیزی مانع نیست و می دانید که او از پدری شرقی و مادری غربی به دنیا آمده است و با شرق و غرب جهان خویشاوند است. گرچه پیام او از حیث مضمون مکتبی نه شرقی و نه غربی اما از حیث مخاطب انسانی هم شرقی و هم غربی است. مادر مهدی(عج)رومی است،دختری رومی و مسیحی که اسلام می آوردو پدرش شرقی... و شاید این رازی باشد که برای فتح غرب و جهان مسیحیت به دست ایشان، روزی به کار خواهد آمد.

بشر بن سلیمان،از همراهان و رازداران اهل بیت، نقل می کند:روزی امام هادی(ع) مرا خواست و به من گفت:می خواهم رازی بزرگ را با تو در میان بگذارم. سپس مقداری پول و نامه ای که با خط زیبای رومی نوشته شده بود را به من داد و خواست که با سرعت به طرف بغداد حرکت کنم. فرمود:در فلان روز، در معبر فرات، قایق هایی خواهند آمد که اسرای جنگی را از نبرد با امپرطوری روم می آورند. از میان زنان اسیر، خانمی را با این خصوصیات جستجو کن که لباس حریر بر تن دارد و اخلاقش اخلاق انبیای توام با کرامت و حیاست. آن دختر پاک را پیدا کن و این نامه را به او بده. آن دختر خوابی دیده است که وقتی این نامه را به او بدهی به سرعت خواهد دانست که از چه چیز با او سخن می گویی . بشر می گوید نامه را به او رساندم به محض اینکه نامه را باز کرد، چشمانش پر از اشک شد و گریست.نامه را بوسید و به من گفت:به هر ترتیب شده مرا با خود ببر. به او گفتم:شما که نویسنده این نامه را نمی شناسید پس چرا این نامه را می بوسید؟! گفت: من ملیکا هستم از نوادگان قیصر روم و در عین حال،نسب مادری من به حضرت شمعون از حواریون حضرت مسیح(ع) می زسد، شبی در خواب دیدم که مسیح و شمعون و حواریون مسیح وارد اتاق من شدند سپس پیامبر(ص) وارد شدو مرا از مسیح برای پسر خود خواستگاری کرد و مسیح پاسخ مثبت داد و این ازدواج صورت گرفت و سپس بارها حضرت مریم(س) و خانمی به نام فاطمه(س) به خوابم آمده و چند بار نیز خواب کسی را که می خواهم با او ازدواج کنم را دیدم و او یعنی ابومحمد را بی آنکه دیده باشم می شناسم...

وقتی امام حسن عسگری(ع) با ایشان روبرو می شوند می گویند:اختیار با شماست،چه می خواهید؟ملیکا(نرجس) پاسخ می دهد:شرافت ابدی را می خواهم.سپس فرمودند:ایشان را ببرید و اسلام بیاموزید. اما خطاب به خواهرش حکیمه خاتون می فرماید:ایشان همان خانمی است که هر بار که به او نگاه می کنم شکوه و معنویت را در چهره ی او می بینم، او چون مادر موسی(ع) پسرش را پنهان از فرعونیان زمان به دنیا خواهد آورد و آن کودک، زنده خواهد ماند تا سرنوشت بشر را تغییر دهد و چنین خواهد شد.

به امید آن روز...



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  سه شنبه 88 اردیبهشت 8  ساعت 12:39 عصر 

دلم برای وصالت بهانه می گیرد

                                       زکوی دلبر خوبان نشانه می گیرد

همین که یاد تو در خاطرم گذر دارد

                                       دلم خوش است که دلبربه من نظر دارد



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  دوشنبه 88 اردیبهشت 7  ساعت 11:42 صبح 

بعضی‌ها شعرشان سپید است، دلشان سیاه،

بعضی‌ها شعرشان کهنه است، فکرشان نو،

بعضی‌ها شعرشان نو است، فکرشان کهنه،

بعضی‌ها همرنگ جماعت می‌شوند ولی همفکر جماعت نه،

بعضی‌ها یک عمر زندگی می‌کنند برای رسیدن به زندگی،

بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر می‌کشند.

بعضی‌ها زمین‌ها را از خدا مجانی می‌گیرند و به بندگان خدا گران می‌فروشند.ادامه مطلب...

 

نوشته شده توسط : آسمانی |  یکشنبه 88 اردیبهشت 6  ساعت 11:17 صبح 

مهدی جان!

عید است و دلم خانه ی ویرانه بیا

این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا

یکسال تمام در انتظارت بودیم

یک روز به مهمانی این خانه بیا

سال نو مبارک



 
نوشته شده توسط : آسمانی |  شنبه 88 فروردین 1  ساعت 9:30 صبح 
<      1   2   3   4      >

    ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
سخنی از بزرگان
آروم آروم...پایان نیمه شعبان 1430
صوت زیبای انا المهدی...
مقدم سبزت مبارکباد،عشق
غربت
میلاد با سعادت امام علی (ع)
یاد مهدی(عج)
آیا او دوباره ما را می‏پذیرد؟!
[عناوین آرشیوشده]